غرض ورزی به کار بردن غرض، غرض رانی، دشمنی ادامه... به کار بردن غرض، غرض رانی، دشمنی تصویر غرض ورزی فرهنگ فارسی عمید
غرض ورزی (غَ رَ وَ) غرض ورزیدن. غرض رانی. اعمال غرض. به کار بردن غرض. رجوع به غرض و غرض ورزیدن و غرض رانی و غرض راندن و غرض داشتن شود ادامه... غرض ورزیدن. غرض رانی. اعمال غرض. به کار بردن غرض. رجوع به غرض و غرض ورزیدن و غرض رانی و غرض راندن و غرض داشتن شود لغت نامه دهخدا
غرض ورزی رو پایی (ویژگیهای دستوری و فرهنگ واژه های گیلکی) حالت و کیفیت غرض پرست غرض ورزی ادامه... رو پایی (ویژگیهای دستوری و فرهنگ واژه های گیلکی) حالت و کیفیت غرض پرست غرض ورزی فرهنگ لغت هوشیار
غرض ورزی ((~. وَ)) به کارگیری نیت های کینه جویانه، دوری از انصاف و بی طرفی ادامه... به کارگیری نیت های کینه جویانه، دوری از انصاف و بی طرفی تصویر غرض ورزی فرهنگ فارسی معین