جدول جو
جدول جو

معنی غرض ورزی - جستجوی لغت در جدول جو

غرض ورزی
به کار بردن غرض، غرض رانی، دشمنی
تصویری از غرض ورزی
تصویر غرض ورزی
فرهنگ فارسی عمید
غرض ورزی
(غَ رَ وَ)
غرض ورزیدن. غرض رانی. اعمال غرض. به کار بردن غرض. رجوع به غرض و غرض ورزیدن و غرض رانی و غرض راندن و غرض داشتن شود
لغت نامه دهخدا
غرض ورزی
رو پایی (ویژگیهای دستوری و فرهنگ واژه های گیلکی) حالت و کیفیت غرض پرست غرض ورزی
فرهنگ لغت هوشیار
غرض ورزی
((~. وَ))
به کارگیری نیت های کینه جویانه، دوری از انصاف و بی طرفی
تصویری از غرض ورزی
تصویر غرض ورزی
فرهنگ فارسی معین
غرض ورزی
بداندیشی
تصویری از غرض ورزی
تصویر غرض ورزی
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ مَ دَ)
به کار بردن غرض. غرض راندن. غرض ورزی. رجوع به غرض و غرض ورزی و غرض رانی و غرض راندن و غرض داشتن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غرض ورزیدن
تصویر غرض ورزیدن
غرض به کار بردن اعمال غرض کردن غرض ورزی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرض ورز
تصویر غرض ورز
بد خواه آنکه غرض دارد غرض پرست
فرهنگ لغت هوشیار
باغرض، غرض پرست، غرض جو، غرض دار، غرض ران، غرضمند، کین توز، مغرض
فرهنگ واژه مترادف متضاد